مادرانه عاقبت در یک شب از شبهای دور کودک من پا به دنیا می نهد آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر می نهد ... نویسنده : شادونه 19:28 خرداد 1391 21 خرداد 1391 861 0 0 ادامه مطلب
گفتگوی من با دخترم چقدر این روزها جنب و جوشت زیاد شده، گاهی آنچنان لگدهایی می زنی که پدرت به وجد می آید و خندد. خنده هایی که من هرگز انتظار دیدنشون رو نداشتم. اما تو نیامده دل پدر را ربوده ای. کودکم! یادت باشد جای مادر را در قلبش تنگ نکنی نویسنده : شادونه 21:27 خرداد 1391 9 خرداد 1391 174 0 0 ادامه مطلب