آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آرشیدا بانوی آریایی درخشان

ماجرای قشنگ من

وقتی همه همکارام بهم می گن قلمبه. وقتی شب بعد از خوردن شام هرکاری می کنم نمی تونم از جام بلند بشم و ظرف ها رو به آشپزخونه ببرم. وقتی تخمینم برای رد شدن از یک جای باریک اشتباه در می آد و شکمم گیر می کنه وقتی حرارت آتیش جلوی اجاق گاز شکمم رو می سوزونه وقتی نفر جلویی می گه شکمت داره تکون می خوره اینجور وقت هاست که یادم می آد باردارم و این ماجرای قشنگ هر روز جدی تر می شه. ...
20 فروردين 1391

فرشته من اولین نوروزت مبارک

آرشیدای من   5 روز از بهار می گذره و تو امسال مادر را خانه نشین کرده ای اما من گله ای ندارم چون بابا حسابی کنارمه و تنهایی داریم با هم خوش می گذرونیم. اما اگه دروغ نگفته باشم دلم هم خیلی برای جنوب و دوستهام که قراره خاله های تو باشن تنگ شده. ولی من و بابا مجید تصمیم گرفتیم امسال رو بخاطر وجود تو و سلامتی تو مسافرت نریم. ...
5 فروردين 1391
1