گام اول
پرنسس زیبای من
امروز وقتی از سرکار اومدم دنبال تو تا با هم برگردیم خونه دیدم که مامانی و بابایی هم خونه خاله مینا بودند.
وقتی یکم نشستم بهم گفتن آرشیدا یه کار جدید یاد گرفته.
داشتم با خودم فکر می کردم یا صدای جدیدی در میاری یا ....نمی دانم هر چیزی به فکرم رسید بغیر از اینکه تو با کمک بابایی سرتاسر خونه رو با قدم های کوچکت راه بری.
مادر از این رشد بی وقفه ات خوشحالم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی