16 ماهگی

نازدونه

کم کم داری حرف زدن رو هم یاد می گیری بغیر از بابا و مامان و آب و نه و دد  که از خیلی وقت پیش می گفتی در ابتدای ماه 16 زندگیت دختر عمه ات که اسمش حنانه است رو با صدای بلند صدا می کنی و می گی اناااااا

با دیدن عکس های خودت توی موبایل شروع می کنی به رد کردن عکس ها و می گی: عس

از تیزر توی تلویزیون بالا بالا رو یاد گرفتی

وقتی بهت می گم: آرشیدا جیش کردی.سریع می ری جلوی در دستشویی و شلوارتو از پات در میاری تا من بیام و عوضت کنم

اما جالبترین حرف و کاری که انجام می دی اینه که وقتی بهت یه چیزی می گم و می گم آرشیدا باشه

سریع سرتو کج می کنی و می گی با یعنی باشه

کلا دخترکم باید یه دیکشنری از سخنانت جمع آوری کنم

جدیدا کلمه <ام> یعنی خوراکی رو هم یاد گرفتی و وقتی می خواهم بهت غذا بدم همش می گی: ام و وقتی دیگه سیر می شی قاشق رو از دست من می گیری و غذا توی دهن مامان می ذاری و می گی ام یعنی تو هم بخور.

صدای خیلی از حیوون ها رو هم در میاری

وقتی بهت می گم سرت رو بشور 2 دستی موهاتو بهم می ریزی و ادای سر شستن از خودت در میاری

تا جاییت زخم می شه یا درد می گیره سریع میاری جلو تا من بوس کنم

تازه دست و پا و ناف و شکم و می می رو هم خوب می شناسی و نشون می دی

دخترکم

کشف تازه من اینه که تو واقعا عاشق مطالعه و یادگیری هستی.هیچ چیزی توی خونه و اسباب بازیهات به اندازه یه مجله یا روزنامه نمی تونه برات جالب باشه و مدتها سرگرمت کنه و البته این کارت اصلا مکان و زمان هم نداره 

اگه یه داستان رو بارها و بارها برات از روی کتاب بخونم بازم مشتاقی که بشنوی و گاهی این سماجتت مامان رو خسته می کنه

نازدونه من دیگه کم کم قراره پیکاسو هم بشی 

می خواهم یه کار جالبت هم بگم البته شاید یکم بی ادبی باشه اما باید بدونی که تو بسیار خوب فین می کنی و وقتی دماغت کیپ می شه سریع یه دستمال بر می داری و میای پیش من تا برات بگیرمش و تو فین کنی و مماخت باز بشه و اینجوریه که شما اصلا به قطره و اسپری بینی نیاز نداری

وای جیگر مامان خطرناک ترین کاری که انجام می دی اینه که می ری روی مبل می ایستی و یهو می پری پایین در این لحظه قلب مامان از کار می افته و هر جای خونه باشم سریع خودمو بهت می رسونم

کار دیگه ات اینه که تا حواسم نیست از صندلی اپن بالا می ری و مثل رامکال می ری سراغ قندون و می شینی دونه دونه قندها رو لیس می زنی و دوباره می ندازی توی قندون